برای فروشندگان مواد غذایی دو کلمهی جادویی هست که به آنها کمک میکند محصولاتشان را راحتتر به فروش برسانند و پول بیشتری از مردم بگیرند. این دو کلمه جادویی، «طبیعی» و «ارگانیک» است. بعضیها دوست دارند تغذیهی سالمتری داشته باشند به همین خاطر به دنبال مواد خوراکی ارگانیک و طبیعی میگردند. بعضیها هم چندتا محصول را با هم مقایسه میکنند و وقتی همه چیز آنها با هم برابر باشد، محصولی را ترجیح میدهند کهبرچسب طبیعی یا ارگانیک داشته باشد. محصولات ارگانیک، به محصولاتی گفته میشود که بدون استفاده از کودها و حشرهکشهای شیمیایی تولید شده باشند. عموم مردم بر این باورند که محصولات ارگانیک هم برای سلامتیشان و هم برای طبیعت بهتر هستند، اما فرق چندانی میان محصولات ارگانیک و غیرارگانیک وجود ندارد.
درحقیقت، همیشه طبیعیتر بودن به معنی بهتر بودن نیست. حتی خود محصولاتی که تحت عنوان محصولات ارگانیک بهفروش میرسند، کاملا ارگانیک نیستند؛ محصولات با برچسب ارگانیک حدود ۹۵ درصد و محصولات با برچسب حاوی مواد ارگانیک حداکثر ۵۰ درصد مواد تشکیلدهندی ارگانیک دارند؛ بهعبارت دیگر، تنها محصولاتی کاملا ارگانیک هستند که برچسب «۱۰۰ درصد ارگانیک» را داشته باشند. براساس تعریف سازمان غذا و داروی آمریکا، محصول ارگانیک محصولی است که بدون دخالت هرگونه مادهی شیمیایی و روشهای مصنوعی (مانند دستکاری ژنتیکی) تولید شود. نهتنها میوه و سبزیها بلکه گوشت، عسل، لبنیات و دیگر خوراکیها میتوانند به روش ارگانیک تولید شوند. گوشت و محصولات دامی ارگانیک از دامهایی تولید میشوند که در شرایط طبیعی و با عادتهای طبیعی دام پرورش یافتهاند.
دامها با خوراک ارگانیک، در مکانی تمیز و با امکان دسترسی به فضای باز پرورش مییابند و به آنها هورمون وآنتیبیوتیک داده نمیشود. اما در نقطهی مقابل، مصرف این مواد میزان ارگانوفسفات را کاهش میدهد که این امر موجب پیدایش اختلالات عصبی و نورولوژیک میشود. هم اکنون بیش از سه دهه از توجه جهانی به موضوع حفاظت محیط زیست و حدود دو دهه از مباحث پیرامون توسعهی پایدار میگذرد. قبل از این، در تمامی پروژههای توسعه، فقط دیدگاه اقتصادی و ایجاد درآمد و بازده اقتصادی بیشتر، مد نظر بود. به همین دلیل در دههی ۱۹۷۰ میلادی این ذهنیت در افکار سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه مطرح شد که این روند رشد اقتصادی سرانجام منجر به تخریب محیط زیست، نابرابری اجتماعی، کاهش منابع و… میشود و جبران این مشکلات در دراز مدت باعث ضررهای فراوان اقتصادی خواهد شد. همچنین کشاورزی ارگانیک شیوهها و غذاهای سنتی را احیا میکند و در تقویت انسجام اجتماعی نقش موثری دارد.
در استراتژی انقلاب سبز نیز با هدف تامین مواد غذایی جمعیت رو به رشد جامعهی جهانی (به علت بالارفتن امید به زندگی در اثر بهبود و پیشرفت ارائهی خدمات بهداشتی و دسترسی به موادغذایی با تنوع و کیفیت بهتر در کشورهای توسعهیافته و اکثر کشورهای در حال توسعه) بر اهداف کوتاهمدت و حداکثر عملکرد متکی است. در اواسط قرن بیستم با ظهور کشاورزی صنعتی و انقلاب سبز، بشر به تامین تغذیهی آیندهی خود مطمئن و دلگرم شد. اما این رویای شیرین دیری نپایید، چرا که انقلاب سبز و کشاورزی صنعتی اگرچه توانست در کوتاهمدت در اکثر نقاط دنیا افزایش تولید محصولات کشاورزی را به ارمغان آورد اما به خاطر عدم توجه به مسائل اخلاقی و اجتماعی مثل حقوق دیگر موجودات و نسلهای آینده به زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی و صرفا پرداختن به منفعت و استفادهی بیحد از مواد شیمیایی، امروزه نهتنها تولید مواد غذایی رو به کاهش است بلکه مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بسیار زیادی را به وجود آورده و جمعیت زمین را با بحرانی بزرگ و فاجعهای عظیم روبهرو کرده است و برای حل آن باید بهای سنگینی را پرداخت کرد.
- ۹۸/۰۱/۱۳